چگونه با سؤال پرسیدن با حقایق آشنا شویم؟

چگونه با سؤال پرسیدن با حقایق آشنا شویم؟

شاید برای شما این جمله آشنا باشد که جواب هر سؤالی در خود سؤال نهفته است. اصولاً یکی از مهارت‌هایی که بسیار به آن نیاز داریم و در طول یک شبانه‌روز بسیار هم زیاد از آن استفاده می‌کنیم همین، مهارت سؤال پرسیدن است، مهارتی که گاهی به عقد یک قرارداد میلیونی منجر می‌شود و گاهی هم می‌تواند یک جدال بین 2 نفر را آغاز کند.

وقتی بلد نباشیم سؤال بپرسیم

برای خرید یک کت‌وشلوار به یک فروشگاه مراجعه کردم و هم‌زمان چندین نفر دیگر هم در این فروشگاه حضور داشتند یکی از افراد وقتی بعضی از قیمت‌های اجناس را دید رو به فروشنده سؤال کرد: چرا قیمتاتون اینجوریه؟ فروشنده در پاسخ گفت چه جوری؟ مشتری گفت: هر قیمتی دلت خواسته زدی وقتی نظارت رو کار شما نباشه همین می شه دیگه فروشنده که از طرز سؤال کردن و صحبت کردن مشتری عصبانی شده بود مشتری را از فروشگاهش بیرون کرد و خلاصه چندین دقیقه تنش و بحث بین 2 انسان شکل گرفت در حالی که این گفتگو می‌توانست بهتر پیش برود.

پس چطور سؤال می‌پرسید؟

به نطر شما راه درست سؤال پرسیدن در مثال بالا چیست؟ مشتری که از قیمت‌ها تعجب کرده بود جطور باید سؤال می‌کرد. یکی از مشکلاتی که گریبانگیر انسان‌ها شده است مشکل حق به جانب بودن است یعنی فکر می‌کنند تمام انسان‌های روی کره زمین آفریده شده‌اند تا به آن‌ها خدمات بدهند آنها مالک کره زمین هستند و هرطور بخواهند می‌توانند با همه صحبت کنند.
در مثال بالا اگر مشتری خطاب به فروشنده می‌گفت: قیمت هاتون از عرف بازار بالاتره دلیل خاصی داره؟ یا می تونین راجع به کیفیت پارچه و دوخت این کت و شلوار یه سری توضیحات بدین؟ قطعاً در مورد سؤال دوم وقتی فروشنده توصیحات کافی برای سؤال مشتری بیان می‌کرد 2 نظریه به وجود می‌آمد 1. یا توضیحات فروشنده کافی بود و مشتری متوجه می‌شد که دلیل قیمت بالا به خاطر جنس پارچه و دوخت یا برند کت شلواراست 2. توضیحات فروشنده ناقص بود و مشتری متوجه می‌شد که این کت شلوار زیادی قیمتش گران است و کاملاً به هذف اولیه خود یعنی دانستن دلیل قیمت بالای کت وشلوار می‌رسید.

تغییر سؤال، تغییر مسیر بشریت

به نظر من سؤال پرسیدن بیشتر از اینکه یک مهارت باشید یک هنر است چراکه نتایج بسیار خوبی را می‌تواند برای ما به ارمغان بیاورد. سؤال خوب بپرسید تا نسبت به اتفاق‌های اطرافتان آگاهی بهتری داشته باشید

دکتر ماریل آدامزدرکتاب “سوالاتت را تغییر بده تا زندگی‌ات تغیر کند” می‌گوید: سؤالات جدید می‌تواند زاویه دید ما را تغییر دهد و به سمت روش‌های جدیدی هدایتمان کند. سؤالات حتی مسیر تاریخ را تغییر داده‌اند. قرن‌ها پیش جوامع کوچگرد با یک سؤال هدایت می‌شدند: چطور به آب برسم. اما جالبی داستان این جاست که وقتی سؤال خود را به “چطور آب به دست بیاورم؟” تغییر دادند مهمترین تغییرات الگویی بشر شکل گرفت. این سؤال بشر را به کشاورزی هدایت کرد به علاوه حفر چاه، ذخیره آب، اختراع آبیاری، مزرعه داری و در نهایت ساخت شهرها را به دنبال داشت.
همیشه این موضوع را مد نظر داشته باشید که سؤالات نتایج را به دنبال دارند هر سؤال که شما شلیک کنید قطعاً به سیبل های متفاوتی برخورد می‌کنند حال باید ببینید سیبل مورد نظر شما کدام است. به این مثال دقت کنید:

• “چرا نمی‌توان در ایران یک شغل خوب و با در آمد بالا داشت؟ ”
  ” چطور می‌توان در ایران یک شغل خوب و با درآمد بالا داشت؟ “

سؤال اول ما به کدام هدف می‌رساند؟ قطعاً گلایه و شکایت از وضعیت اقتصادی، شکایت از نحوه فعالیت‌های مسئولین و چندین جواب دیگر که ما توانایی تغییر آن را نداریم.
اما سؤال دوم ما را به چه سمتی هدایت می‌کند؟ سؤال دوم باعث می‌شود شما به سراغ کسب و کارهای موفق بروید آنها را آنالیز و بررسی کنید و شروع کنید به انجام همان کارها و پس از چند سال شما نیز یکی از همان کسب و کارهای موفق در ایران خواهید بود.

بهترین الگوی سؤال پرسیدن چیست؟

شاید برایتان مبهم باشد که پس بهترین راه سؤال پرسیدن چیست؟ در ادامه الگوی مناسبی برای سؤال پرسیدن بیان خواهم کرد که به شدت برای اینکه پیرامون یک موضوع آگاهی پیدا کنید مفید خواهد بود. برای اینکه سؤال خوبی بپرسید بعضی از کلمات را باید از دایره لعات سؤال پرسیدن حذف کنید.

1. اولین کلمه “چرا “ است. شروع سؤال با چرا باعث می‌شود به سمت قربانی شدن بروید مثلاً شاید بپرسید چرا برای من مشکلات زیادی ایجاد می‌شود؟ جواب این سؤال شما را به سمت قربانی شدن هدایت می‌کند.
2. کلمه دوم “کِی” است این لغت باعث می‌شود شما به سمت اتلاف وقت بروید. وقتی می‌گوید: پس کِی قرار است وضعیت زندکی من بهتر شود؟ شما دیگر به سمت تغییر زندگی نمی‌روید بلکه منتظرید فردی از بیرون بیاید و شما را از فلاکت نجات دهید و چون همچین فردی هم وجود ندارد زندگی شما بهتر نخواهد شد و وقت شما به بطالت خواهد گذشت.
3. کلمه سوم کلمه ” چه کسی “ است. شروع سؤال با این کلمه باعث می‌شود شما به سمت مسئولیت گریزی هدایت شوید وقتی می گویید چه کسی باعث شده اینجا بهم ریخته شده باشد تمرکز شما روی دیگران است و متاسفانه شما روی دیگران کنترل ندارید و نمی‌توانید آن‌ها را تغییر دهید و این موضوع باعث می‌شود دائماً از شرایط شاکی باشید.

کلمات جایگزین

اما کلمات بهتری وجود دارد که می‌توانید برای سؤال پرسیدن از آن‌ها استفاده کنید. زین پس به هنگام سؤال پرسیدن سعی کنید این کلمات را جایگزین کلمات قبلی کنید. به جای چرا بگویید “چطور” یا ” چگونه “ ذات این لغت باعث می‌شود شما به سمت تغییر بروید. مثلاً به جای اینکه بگویید چرا وضعیت کسب و کار من خراب است بگویید: چطور می‌توانم وضعیت کسب وکار خود را بهبود بخشم و قطعاً جواب‌هایی که به ذهن شما خطور خواهد کرد در جهت بهبود کسب و کارتان خواهد بود. یا به جای اینگه بگویید کِی قرار است وضعیت زندگی ما بهتر شود بگویید چگونه می‌توانم وضعیت زندگی خود را بهبود بخشم.

در پایان امیدوارم این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد لطفاً نظرات و سولات خود را پیرامون همین مقاله با من در زیر همین پست به اشتراک بزارید.